loading...
ورق پاره های دلم
هانیه بازدید : 96 پنجشنبه 24 مرداد 1392 نظرات (2)

میروم من سوی عشقی دیگر

میروم تا که  فراموشت کنم

میروم تا این غبار سرد را

از درون قلبم من بیرون کنم

میروم من چه تلخ و گریان

از این دیار باید گریختن

از این دیار بی مهری و سیاه

باید هرچه زودترمن پرکشیدن

باید روم که تورا ای نیاز سرد

از درون قلب و دلم بیرون کنم

میروم من سوی عشقی دیگر

گرچه او با دلم اینگونه کند

ومن میدانم که دوستم ندارد

و من میدانم که دوست داشتی مرا

و من میدانم که از ترس گریختی

از ترس زندگی و آینده ی تباه

و من این عشق را هرگز نخواهم

و من راه خود را پیش گرفتن

و من میروم سوی دلیلی

بر شعر های تازه بر قلب وروانم

و تو ای عشق کهنه ای یاردلدار

تو که از درونم پر کشیدی

میروم تا کهنه تر سازمت اینبار

با عشقی تازه از رنگ غمینی

میروم من سوی عشقی سرد رنگ

که هرگز من...دلم را نپذیرد

میروم تا که شوی تو نمونه

تو ای عشق کهنه و بی وفای من

میروم من سوی عشقی دیگر

میروم تا که فراموشت کنم

میروم تا در درونم مرده شی

میروم تا من دگربار نشکنم

من او را دوست دارم چون مرا

دوست ندارد همچو تو دیوانه وار

تا که دیوانه نگردد این دلم

مثل روزهای قبل از پارسال!

آه که چه دورانی............

تو بودی برایم عشق دلخواه

تو من را شکستی شکستی

تو من را هزاربار هزاربار

من برایت یک عشق کودک

تو برایم بودی سرپناهی

من برایت یک نیاز گرم

تو برایم امیدی امیدی بودی

تو رفتی من هم میروم باز

که کنم ان دوران را فراموش

تو را از قلبم من بیرون کنم باز

اگر باز نیاید خیال اغوش

آه من میروم میروم من

میروم تا دیگری را دوست بدارم

میروم تا خموش و خسته بماند

در درونم صدای عشق و فریاد

من نخواهم برای کسی گفتن

آن روزگارها...آن روزگارها

وعشق من آن عشق دلخواه

روزی شود مانند تو کهنه

من دگر سنگ شدم چون سنگ دیدم

در درون قلب های این زمانه

میروم من سوی عشقی دیگر

گرچه او با دلم اینگونه کند

و من میدانم که دوستم ندارد

و من میدانم که دوستم ندارد

و من میدانم که دوست داشتی مرا

و میدانم که گذشته بوده و دریغ......

تو هم اکنون فراموش کرده ای......

تو هم اکنون فراموش کرده ای......

 

/به سارا/

 

هانیه   تاریخ سرودن:18/10/89

برچسب ها عشق کهنه , عاشقانه ,
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط نگار در تاریخ 1392/06/26 و 15:27 دقیقه ارسال شده است

و من میدانم که دوستم ندارد
و من میدانستم که دوست داشتی مرا
شکلکشکلک
پاسخ : شکلک((((((((((((((

این نظر توسط صبا در تاریخ 1392/05/30 و 14:42 دقیقه ارسال شده است

دقت کردی وقتی آدم می ره تو حس کلمات به زور یادش میاد و قدرت تکلم رو از آدم میگیره و اون حس وقتی میاد سراغم که به شعرای گرم ولطیف تو گوش کنم.شکلک
پاسخ : عاشقتمممممممممممممممشکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلااام به دوستای گلم خیلی خیلی خوش اومدین من هانیه هستم و اینجا شعرا یا بهتر بگم دلنوشته های خودم و دوستم نگارو مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد و بتونین باهاشون ارتباط برقرار کنین هرکیم خواست شعرای خودشو اینجا بزاره باید عضو شه و دیگه... اهان باید بگم که اکثر شعرام خیال پردازیه وخودمو تو اون موقعیت تصور میکنم:)))چرا؟ چون دوست دارم اینطوری شعر بگم:)اما اگه شعرم مخاطب خاص داشته باشه یا تو شعر بهش اشاره میکنم یا در اخر شعرو بهش تقدیم میکنم! دیگه از توضیح خسته شدم بدوین بخونین نظرم یادتون نره البته خواهشا
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    در باره وبلاگ


    پروفایل مدیر


    سلااام به دوستای گلم خیلی خیلی خوش اومدین من هانیه هستم و اینجا شعرا یا بهتر بگم دلنوشته های خودم و دوستم نگارو مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد و بتونین باهاشون ارتباط برقرار کنین هرکیم خواست شعرای خودشو اینجا بزاره باید عضو شه و دیگه... اهان باید بگم که اکثر شعرام خیال پردازیه وخودمو تو اون موقعیت تصور میکنم:)))چرا؟ چون دوست دارم اینطوری شعر بگم:)اما اگه شعرم مخاطب خاص داشته باشه یا تو شعر بهش اشاره میکنم یا در اخر شعرو بهش تقدیم میکنم!

    خب دیگه از توضیح خسته شدم بدویین بخونین نظرم یادتون نره البته خواهشا!!!

    آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 25
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 21
  • بازدید کلی : 2,385
  • کدهای اختصاصی

    این سایت را در گوگل محبوب کنید: